Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فارس»
2024-05-04@02:57:50 GMT

تنهایی هم می‌شود برای رقیه(س) مجلس گرفت

تاریخ انتشار: ۱۱ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۱۰۷۱۰

تنهایی هم می‌شود برای رقیه(س) مجلس گرفت

گروه زندگی - امیرارسلان فاضلی: از بچه‌های «انجمن اسلامی دانشگاه» پیام دادند، مجلس روضه و سینه‌زنی گرفته‌ایم. بیا دانشکده پرستاری. من کجا، دانشکده پرستاری کجا؟ عزای رقیه (س) بود. خبر این مراسم را نداشتم. لباس سیاه نداشتم، اینکه از کجا رخت عزا رسید دستم، بماند! اینکه چطور از آن سر تهران رسیدم ونک، چطور دنبال «بی آر تی» دویدم و راننده ترمز کرد و من سر اتوبان نیایش پیاده شدم هم بماند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

دیر شده بود، گفتم لابد جاخوب‌ها را گرفته‌اند و باید انتهای محوطه حرم شهدای گمنام بنشینم. می‌دویدم هنوز دور بودم اما صدای ابوالفضل را می‌شنیدم، زیارت عاشورا می‌خواند، کفش‌ها را مثل کسی که زیر گاز را وقت سررفتن شیر در حال جوش خاموش می‌کند از پا کندم و دویدم. چشمانم اشتباه نمی‌دید. فقط ابوالفضل بود و ابوالفضل که زیارت عاشورا می‌خواند.

دانشجوهای شهرستانی‌ها رفته بودند شهرشان ؛ تهرانی‌ها هم لابد گفته بودند فلانی‌ها که می‌روند، همین‌جا در حسینیه نزدیک خانه خودمان مجلس می‌گیریم و رفتن و نرفتن ما تغییری ایجاد نمی‌کند و اتفاقاً تغییری ایجاد کرد.

نشستم. من بودم و ابوالفضل. حالا که فکر می‌کنم امین هم بود، زحمت عکس ها را او کشید. قبور دو شهید گمنام از زمین قدری بالاتر آمده بود، تکیه دادم به آن و چه تکیه‌گاه نستوهی بود. به آنجایش رسید که می‌گفت: (اتقرب الی الله ثم‌الیکم...) چقدر حس کردم حالم خوب است چقدر مجلس اباعبدالله و دخترش حتی اگر خلوت هم باشد خوب است. چقدر اشک می‌دود در کاسه چشم. حتی اگر تنها هم باشی نمی‌توانی جلوی سیل اشک را بگیری. حسین نبود، پیام دادم کجایی؟ جواب آمد ماشینم خراب‌شده و نمی‌توانم بیایم. چندنفری  از بچه های پزشکی و داروسازی آمدند و سلام و علیک؛ آن لحظه آغازی بود بر قسمتی از تاریخ که این‌طور ثبتش می‌کنم:

این‌گونه که  روزی  ده، دوازده‌تا از بچه‌های دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی قرار گذاشتند که در کنار دو شهید گمنام، یکی بیست‌ودوساله و یکی نوزده‌ساله، بنشینند و برای دختر امام حسین (ع) گریه کنند و سینه بزنند و بگویند که هستند.

 

میکروفون دست عماد بود و اشک‌های خودش مانع نمی‌شد اشک بقیه را درنیاورد. زمزمه می‌کرد (ز خانه‌ها همه بوی طعام می‌آید، ولی به جان تو بابا گرسنه خوابیدم). عماد پرستاری می‌خواند، نمی‌دانم با این دل کوچک چطور می‌خواهد زخم ببیند و مرهم بگذارد؟ صدایش ملقمه‌ای بود از ماتم و زیبایی و آغشته به لهجه مشهدی. قدری مداحی کرد آخرش میکروفن را از دهانش دور کرد و فریاد زد: کی جز امام حسین می مونه براتون؟ منتظر جواب هم نماند، جواب مبرهن بود. میکروفن را واگذار کرد به خلخالی، هم دانشکده‌ای خودمان بود، زیاد می‌دیدمش، آرام بود. اما نه در عزای سه ساله؛ واحد می‌خواند و با هر ضرب اشکی هم می‌ریخت  عماد کنارش نشسته بود و  با شال مشکی خود خلخالی اشک‌ها و دانه های عرق را از جبین خلخالی پاک می‌کرد ، فکر می‌کردم به حال زارم قبل از ورود به مجلس روضه رقیه سه ساله ، فکر می‌کردم به جاهای خالی رو به رویم که با رفقایم باید پر می‌شد، فکر می‌کردم به ماشین حسین  و هر رفیقی که جایش خالی بود.

جلوی مداح ایستاده بودم و سینه می‌زدم به خیال اینکه حداقل چند ده نفر پشت ایستاده‌اند . صدای سینه‌زنی‌شان را می‌شنیدم؛ واضح  می‌شنیدم همان‌طور که ذکر یا حسین را میان دو لب زمزمه می‌کنند سینه می‌زنند؛ اما پشتم خالی بود، البته خالی خالی هم که نه دو شهید گمنام همان‌جا بودند، نظاره‌گر.

انتهای پیام/

منبع: فارس

کلیدواژه: روضه رقیه شهید گمنام شهید بهشتی دانشجو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۱۰۷۱۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرنوشت دیدار تراکتور و استقلال در دستان دو بازیکن

به گزارش خبرنگار مهر، تیم های فوتبال تراکتور تبریز و استقلال تهران در هفته بیست و پنجم لیگ برتر امروز چهارشنبه ۱۲ اردیبهشت رو در روی هم قرار می گیرند. استقلال با ۵۳ و تراکتور با ۴۰ امتیاز به ترتیب در رده های اول و چهارم جدول ایستاده اند و مسابقه این دو تیم از حساسیت بالایی برخوردار است.

«ریکاردو آلوز» و ابوالفضل جلالی دو بازیکن تراکتور و استقلال که با ۹ پاس گل مشترکا به عنوان بهترین پاسورهای لیگ شناخته می شوند. آلوز در بازی رفت دو تیم نتوانست برای تراکتور به میدان برود و در این دیدار فرصت حضور در برابر استقلال را خواهد داشت.

این بازیکن در دو فصل اخیر که در عضویت تراکتور بود عملکرد بسیار خوبی داشته و قطعا برای بازی برابر استقلال از انگیزه های زیادی برخوردار است. ابوالفضل جلالی نیز با حضور جواد نکونام در استقلال، در اکثر بازی ها به عنوان بازیکن ثابت در سمت چپ خط دفاعی و وینگر به کار گرفته شده است و کادرفنی آبی امید زیادی به درخشش این بازیکن دارد.

با توجه به اینکه آلوز و جلالی پاسورهای خوبی برای هم تیمی های خود بوده اند، آنها می توانند با عملکرد خود در زمین باعث ایجاد موقعیت گلزنی شوند و باید دید کدام از این دو نفر امروز می توانند نقش تعیین کننده ای در زمین داشته باشند.

کد خبر 6093765

دیگر خبرها

  • ۶ ویژگی منحصر به فردی که تک فرزند‌ها دارند
  • دست رد امارات بر سینه پنتاگون/ چراغ سبز دوحه به استقرار جنگنده‌ها
  • فهرست نامزدهای اصولگرا برای دور دوم انتخابات مجلس در تهران
  • پله نوردی و افزایش طول عمر/ تاثیر آسپرین در پیشگیری از سرطان روده
  • چرا در استقلال کودتا به پا شد؟ / دست رد به سینه پرسپولیس!
  • تجلیل از دانش آموز وظیفه شناس کوچصفهانی
  • اسامی کاندیداهای مرحله دوم انتخابات مجلس تهران
  • اسامی نامزدهای مرحله دوم انتخابات مجلس در حوزه انتخابیه تهران اعلام شد
  • اعلام اسامی نامزد‌های دور دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی در حوزه انتخابیه تهران
  • سرنوشت دیدار تراکتور و استقلال در دستان دو بازیکن